زندگی من ندگی ات را دریاب. به من اعتماد کن و با من به رویا بپیوند. ادامه مطلب » 1401/02/20 بدون دیدگاه
پندنامه من صبح ها سروقت درکلاس حاضر باشید تا بدانند دعایشان قبول نمیشود. ادامه مطلب » 1401/02/07 بدون دیدگاه
گلها را بچینیم گلها را میچیدند. هر جلسه یکی. دو تا. میگفتم که اگر در خاک باشند بیشتر عمر میکنند اما گوشی بدهکار نبود. ادامه مطلب » 1401/01/27 بدون دیدگاه
شرع+عقل=هدایت پدرم مرد خوبی بود.همه دوستش داشتند. بهش احترام میگذاشتند.صدایش میزدند بزرگتر. دورش جمع میشدند و به حرف هایش گوش میدادند. ادامه مطلب » 1401/01/25 بدون دیدگاه