کوزتمندی
هنوز به شدت به کوزت حسد میورزم. اگر هوگو بشنود لابد میگوید: کدام خری به کوزت قصههایم رشک میبرد؟ اما کوزت در داستان انقدر بینوا نبود. چاشنی داستان اینگونه صلاح دانسته. و گرنه در حقیقت نباید اینطور نگونبخت باشد. شاید بخشی از نباوریدن یا فانتزیاندیشیام باشد اما به کوزت حقیقیتان حسادت میکنم. کوزتی که شما و همسرتان بزرگش کردید..حتی در سن پیری. به کوزت میرشکم چون به چیزی که میخواست رسید. آقای ژان! چه حکمتیست در نرسیدنهای مداوم؟ میشود برایم بگویید؟ آخر شما حکیمید. یعنی خالق شما جناب هوگو یک حکیم است و از اندیشه یک حکیم تنها حکمت میتراود. درست میگویم؟