پندنامه من

شب‌ها زود بخوابید تا صبح علاوه بر زبان، چشم‌ها نیز قرمز نباشند.

صبح ها سروقت درکلاس حاضر باشید تا بدانند دعایشان قبول نمی‌شود.

سر کلاس کمی استراحت کنید تا مغزتان از سوال‌هایشان کف نکند.

در جمع معلمان زیاد صحبت نکنید تا هنرتان نهفته باشد.

همکاران را قضاوت نکنید. به کلاس درسشان بروید و تدریس کنید.

دانش‌آموزی را برای پرسش‌گری تحقیر نکنید تا در آینده مثل خودتان نباشد.

از فکر کردن یبهوده بپرهیزید. یک طرح درس جذاب بنگارید تا قابل تحمل شوید.

در زمان جشن‌ها درستان را ارجح نگمارید. بگذارید به جایی بروند که فکرشان رفته.

تندتند درس بدهید تا مغزشان مثل مغزتان هنگ کند.

انتظار بیهوده نداشته باشید. گذشته خود را به خاطر آورید.

از والدین بپرسید:« چرا این بیچاره را به کلاس من می‌فرستی؟ مگر دوستش نداری؟»

برای دانش‌آموزان فرصتی نگذارید که حریم شخصی‌تان را نشرحداکثری دهند.

دانش‌آموزان خرابکار را با آبادانی تنبیه کنید.

دانش‌آموزان پرحرف را با زیبایی سکوت آشنا کنید.

زمانی برای تفریح نگذارید تا نفسشان بند بیاید.
منصف باشید تا بقیه ضعف‌ها کوچک به چشمشان بیاید.

اگر حوصله صدایشان را ندارید بلندتر صحبت کنید.

به مدیر بگویید که چه مانتوی زیبایی دارد.

از معلم پرورشی بخواهید کمتر خواب پرورش ببیند.کمی باغجه مدرسه را هم بیل بزند.

از مادر مدرسه بخواهید گاهی برای آن‌ها چای بریزد تا با حلوای رویاها بنوشند.

اگر از درس‌تان متنفر بودند ازشان متنفر شوید.

اگر عقاید شما را قبول نداشتند هرجور شده بهشان ثابت کنید که برترید.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط