یک رب گوجه فرنگی برای نشان دادن خودش، بقیه ربها را سرطانزا معرفیمیکند.
درک بعضی از نشانهها زمانبر است؛مثلا سیاهنمایی. اما هیچ نشانهای اتفاقی نیست.
از روزی که گزارش عملکرد سیاستمدار، آشنایی با ضعف دولتهای پیشین شد؛
مرد مغرور برای کتمان تلخی جدایی، از زیبایی تنهایی لب به سخن گشاد؛
دانشآموز برای توجیه ضعف در برابر معلم جدید، معلم قدیمی را زیر سوال برد؛
همه منرا بهیاد مدرنیته انداختند که طبق کتاب “ماجرای فکر آوینی“ برای توجیهکردن و بزرگ جلوه دادن خود، دوران پیش از خودش را سیاهنمایی کرد.
همچنین با گذشت زمان متوجه شدم، اگر در شهری نشانه از
جریان موج خلاف رود،
شوق آموختن دانشآموز ،
تحول خواهی سیاستمدار و
منطق برای توجیه دیدم،
بدانم حکایتِ ریشه دواندن شیره جانهایی است که پیامبرانه زیستهاند.
به قول شاپور که میگوید: گلی که بر روی قله روييده بود، حکایت از کوهنوردی بهار میکند.
آخرین نظرات: