من یاد گرفته ام برای گرفتن حقم تلاش کنم، اما شادیام را منوط به حضورش نکنم.
من یاد گرفته ام معلم بودن پیچیده است، اما یک عاشق از پسش برمیآید.
من یاد گرفته ام به همه معلمان فرهنگی میگویند، اما همه دغدغه فرهنگ را ندارند.
من یاد گرفتهام همه طالبان علم دانشآموز میشوند، اما همه معلمها معلم نمیشوند.
من یاد گرفته ام از همه بیاموزم، اما پیروشان نباشم.
من یاد گرفتهام معلم باشم، اما در جامعه ما سلبریتیها حرف میزنند.
من یاد گرفتهام هر فرد استعدادهای بینظیری دارد، اما تا قبل ا ز اینکه از گرسنگی نبلعدش.
من یاد گرفتهام زندگی بالا و پایین دارد، اما برای یک معلم رشد به ارمفان میآورد.
من یاد گرفتهام معلم بودن یعنی به خود آموختن، اما قبلش باید فهمید “خود” کیست؟
من یاد گرفتهام در برابر سرزنشهای دیگران بیتابی نکنم، اما خودسرزنشیها انرژی مرا میگیرند.
من یاد گرفتهام خوب تدریس کنم، اما نه در دانشگاه.
من یاد گرفتهام انسان مصمم است، اما تکرار در او نفوذ میکند.
من یاد گرفتهام انسان تربیت کنم، اما قبل از آن باید انسانی در درون ساخته شود.
آخرین نظرات: