فاصله

فکر می‌کنی من توی چی خیلی خوبم؟

+ توی همه چیز.

مثلا؟

+ نگاه کردن به من.

دیگه؟

+ همون مگه چیز کمیه؟

نه ولی هر دلباخته‌ای به معشوقش خیره می‌شه.

+ فکر نمی‌کنم کسی به قشنگی تو تماشاگر شه.

من می‌دوم توی چی خیلی خوبی.

+ اهوم؟

 بدتر کردن چیزها.

+ چی رو بدتر کردم؟

رابطه‌‌مونو.

+ من فقط راستش رو گفتم!

 به هر حال خراب شد.

+ چی خراب شد؟ رابطه یا من؟

 تو برام مثل روز اولی اما رابطه‌ای دیگه نمی‌تونه بینمون وجود داشته باشه.

+ یعنی تو نه به عشق که به عاشق باختی! 

 من نه از عشق کم آوردم نه از صاحبش. من به جبر باختم. به فاصله. 

+ و اگر بگم فاصله‌ای نمی‌بینم؟

می‌پرسم کوری؟ 

البته طبیعیه. وقتی از پدیده‌ها خیلی دور می‌شیم، بهتر می‌بینیمشون. 

+ خب اینکه قشنگه! 

 نه برای من. 

+ فاصله معنا نداره وقتی هر لحظه به یادتم. 

یادآوری اهمیتی نداره وقتی از دلتنگی نفس نمی‌کشم!

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط