آرزو می‌‌کنم، به قدری دلباخته شوی تا دست با عقل بشویی و با محبت خشک کنی.

آرزو می‌کنم، گه‌گاهی اشکت به شوق ببارد. 

آرزو می‌کنم، ناگهان نگاهتان به هم گره بخورد. 

آرزو می‌کنم، در دورترین نقطه دنیا نزدیک‌ترین به قلبت را ملاقات کنی.

آرزو می‌کنم، هول شوی وقتی سنگینی نگاهش را در اطرافت احساس می‌کنی. 

آرزو می‌کنم، لحظه‌ها را دو تا یکی بشماری تا سربرسد. 

آرزو می‌کنم، بعد از قهر خودت باب آشتی بریزی. 

آرزو می‌کنم، به‌قدری قبولش داشته باشه تا دروغ‌هایش را هم باور کنی. 

آرزو می‌کنم، حتی وقتی از او دلخوری، دلتنگش باشی. 

آرزو می‌کنم، برایش بنویسی حتی اگر هیچ‌وقت نخواند. 

آرزو می‌کنم، با تو قدم بزند؛ گاهی در بوستان گاهی در خیالت. 

آرزو می‌کنم، خوشحال باشی حتی وقتی سر کاری. 

آرزو می‌کنم، وقتی دیگران به او نزدیک می‌شوند، حسادت تو را بکشد. 

آرزو می‌کنم، بعد از خداحافظی هم امیدوار باشی. 

آرزو می‌کنم، او را ببینی؛ ناگهانی و همیشگی.