اگر به جملات قصار و اشعار افراد بزرگ بیاندیشیم چکیدهای از روزگارشان عایدمان میشود. مولانا زندگیاش را در این بیت شعر خلاصه میکند : «حاصل عمرم سه سخن بیش نیست/خام بُدم پخته شدم سوختم».
فاضل نظری شاعر ایرانزمین دستاورد عمر خود را اینگونه توصیف میکند:
«یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم»
اگر بخواهم به شعری، سخنی بسنده کنم این قسمت از صحبت حامد عسکری را میگزینم:
«من هنوزم شبیه بچگیام
یاد بستنی می سوزه تو گلوم
تمام روزام تابستونه بمِ
من هنوز عاشق کیم دوقلوم»
مدتهاست رژیم غذایی بستنی آنهم کیم دوقلو را برایم منع کرده است. آرزوی لیس زدن بستنی در گرمای شهر مبدل به آرزوی خوردن یک وعده غذایی در بهترین رستورانهای سلف سرویس جهان گشته. رویای رفتن یک عصر جمعه با خانواده به روستای مادری به تور خارج کشور با دوستان تعویض شده. من همان کودکم. پر از حسرت. حسرتهایی که با من همسایهاند. با من قد میکشند. روزی بقالی سر کوچهاند، روزی پر زرق و برقترین فروشگاههای دنیا.
من یک انسانم. پر از حسرت. پر از نرسیدن.
کدام نثر یا نظم زندگی شما را توصیف میکند؟
آخرین نظرات: